“ما تصمیم گرفتیم زندگی خود را نابود نکنیم”: خوانندگان درباره چگونگی زنده ماندن از خیانت | سبک زندگی استرالیایی


Vکلاه مهم است، زیرا خیانت از زوجی به زوج دیگر متفاوت است و نحوه برخورد آنها با آن نیز منحصر به فرد است. بوسه مستی در زمین رقص ممکن است برای برخی بی ضرر باشد. برای دیگران، یک فاجعه پایان دهنده رابطه.

نحوه برخورد خوانندگان با شرکای بداخلاقشان به طور چشمگیری بسته به طول و ماهیت رابطه آنها و همچنین نوع برخورد بیرونی متفاوت بود. وقتی خانواده‌ها و دارایی‌های مشترک درگیر می‌شدند – و سایر عوامل رابطه ثابت نگه می‌داشتند – خوانندگان تمایل داشتند تعهدات خود را دوچندان کنند و ترجیح می‌دهند چنین اختلالاتی را به عنوان فرصت‌هایی برای رشد و تجدید در نظر بگیرند. و هر چه زوج ها بیشتر دور هم جمع شوند، احتمال اینکه بعد از خیانت با هم بمانند بیشتر می شود.

علیرغم این ویژگی، خوانندگان توافق کردند که پاسخ به سرگردانی های جنسی شریک زندگی بسیار شخصی است. در حالی که واکنش‌های ناگهانی اغلب ناشی از منیت و انتظارات اجتماعی است، کمی دیدگاه (و مشاوره) تا حد زیادی پیش می‌رود.

“با وجود همه اینها، من هرگز به عشق شوهرم شک نکردم”

من حدس می‌زنم که در طول بحران 40 سالگی شوهرم تا 15 سال پس از شروع آن، متوجه نشدم. او انکار می کند که این یک “زندگی دوگانه” بوده است، زیرا این رابطه هرگز شامل نهار، آخر هفته یا عصر با هم نبوده است، اما هنوز هم کنار آمدن با آن بسیار سخت است.

چند ماه بعد از اینکه متوجه شدم، خودم با آن مرد آشنا شدم. دوام نیاورد، اما کمک زیادی کرد: متوجه عوارض جانبی مثبت کلاسیک یک رابطه (مانند افزایش میل جنسی بین یک زوج) شدم. و حالا شوهرم به رابطه من حسادت می کند. علیرغم اینکه قبلاً معتقد بود دلیلی برای این کار وجود ندارد، اکنون کفش را روی پای دیگر می گذارد.

با همه اینها، من هرگز به عشق شوهرم شک نکرده ام و هیچ کدام از ما نمی خواهیم جدا شویم. من فکر می کنم خوب است که در مورد آن صحبت کنیم، اما نه زیاد. ما برای این کار درمانگرهای جداگانه داریم. بدون آنها ما نمی گذشتیم.
ناشناس، فرانسه

“وقتی از آن طرف بیرون بیایم آدم بهتری هستم”

چند سال پس از ازدواج من، همسرم ناگهان شروع به محافظت از تلفن خود کرد و زمان زیادی را صرف آن کرد. او آزادانه جزئیات جایی که بود و کجا می رفت را به اشتراک نمی گذاشت، از رابطه ما کناره گیری می کرد و از نظر فیزیکی و احساسی کناره گیری می کرد. صادقانه بگویم، من برخی از این ویژگی ها را در روابط گذشته به نمایش گذاشته ام. می دانستم چه خبر است، اما زمان زیادی طول کشید (و اولتیماتوم) تا به آن اعتراف کند.

وقتی بالاخره اعتراف کرد، می‌توانستم نقش قربانی را بازی کنم، اما فقط احساس کردم که این بی‌احتیاطی یا بی‌احتیاطی از سوی من نبوده است. من می دانستم که این رفتار نامناسب است، بنابراین باید مواردی باعث آن می شد. می‌خواستم بفهمم که چگونه است – حتی اگر برخی از آن چیزها درباره من و رفتار من باشد.

راستش را بخواهید از زمانی که ازدواج کردیم بهترین شوهر نبودم. من عادت داشتم راحت، لجباز و احتمالاً کمی گنگ باشم. اگرچه هر دو موافقیم که شاید بیرون آمدن همه اینها از طریق صحبت کردن یا درمان درد کمتری داشت، اما اینطور است.

گفتنش خیلی عجیب است، اما وقتی از زاویه ای دیگر به آن نگاه می کنم، آدم بهتری هستم. ما هر دو هستیم. به همان اندازه که خیانت می تواند دردناک باشد، فرصت هایی برای یادگیری و رشد وجود دارد، اما به شرطی که هر دو طرف کاملاً به آن متعهد باشند.
ناشناس، انگلستان

«از میان درد حرکت کن. و برای خودش رازهایی دارد

پس از بیش از ده سال ازدواج، متوجه شدم که شوهرم، که کاملاً به او اعتماد داشتم، دارای روابط عاطفی زیادی است که برخی از آنها به جسمی تبدیل شده است.

شب‌های بی‌خوابی، ساعت‌ها گفتگو و نصیحت زیاد بود. او گفت که تصمیم به برقراری رابطه دارد زیرا چیزی در رابطه ما کم بود. با توجه به هرج و مرج خانواده ما و مدت زمانی که من در خارج از خانه کار می کردم، می توانم درک کنم که چرا او چنین احساسی داشت.

اگرچه رفتار شوهرم ایده آل نبود، اما به خاطر خیانت تصمیم گرفتیم زندگی خود را خراب نکنیم. ما در مرحله ای از زندگی خود بودیم که اگر خانواده و خانه خانوادگی خود را ویران کنیم، باید همه چیز را از نو شروع کنیم. ما یک دوستی قوی و ارتباطات درخشان داریم و سخت تلاش کرده ایم تا رابطه خود را حفظ کنیم. با تمام این اوصاف، او هیچ‌وقت باعث نشد که من احساس بدی داشته باشم، حتی وقتی رفتارم آنطور که می‌توانست بالغ یا حتی متزلزل نبود.

خیلی وقته خیلی عصبانی بودم. اما در نهایت درد از بین می رود و جزئیات آزاردهنده به واقعیت های عادی تبدیل می شوند. این طبیعت انسان است که میل به دیگران داشته باشد، همسران شاغل یا شوهران شاغل داشته باشد، عاشق شود، اما موفقیت در یک رابطه به داشتن مرزهای قوی و انتخاب نکردن از مرز است.

اگرچه این خطوط برای مدتی مبهم بود، اما این واقعیت که ما دوستان خوبی بودیم به ما کمک کرد تا با هم جلو برویم. تک همسری سخت است. صداقت سخته «وضعیت امور» نوشته استر پرل، «انفصال آگاهانه» نوشته کاترین وودوارد توماس، «وقتی مردان بد رفتار می‌کنند» و «تکامل میل» ازدواج ما را نجات داد.

ما آنها را با هم خواندیم و توانستیم به معنای واقعی کلمه در یک صفحه باشیم، اگرچه لزوماً با همه چیز در آن صفحات موافق نیستیم. رشد در کنار هم بسیار مهم است. درد را احساس کنید. از درد عبور کن و برای خودش رازهایی دارد.
ناشناس، استرالیا

“به آرامی برای خودت کار کن”

من فکر می کنم زبانی که معمولاً در مورد “تقلب” و “تقلب” استفاده می شود، مقابله با آن را برای مردم بسیار سخت تر از آنچه باید باشد، می کند. اگر مردم می توانستند بپذیرند که سرگردانی گاه به گاه جنسی بخشی از طبیعت انسان است و اینکه یک رابطه خوب بسیار فراتر از یک ویژگی جنسی است، مردم شانس بیشتری برای حفظ آنچه واقعاً مهم است خواهند داشت.

من نزدیک به 40 سال است که در یک رابطه طولانی مدت همجنس گرا هستم و هر دوی ما، هرچند به ندرت، با دیگران درگیر شده ایم. هیچ یک از ما نمی خواهیم جزئیات را بدانیم.

برای من و شریک زندگی‌ام، رابطه جنسی تمرکز اصلی ما نیست، پس چرا باید به خودمان اجازه بدهیم که گاه به گاه زندگی پرباری از علایق مشترک، گروه‌های اجتماعی و خانواده‌ای را که به اشتراک می‌گذاریم نابود کند؟

مهم است که اجازه ندهید روشی که دیگران برای این چیزها تعریف می کنند، شما را به حالت هیستری اجباری سوق دهد. اگر شریک زندگی شما به بیراهه رفته است، به شما توصیه می کنم که با دقت خود را مرتب کنید. اگر به افرادی که می شناسید نروید کمک می کند. اگر نیاز به صحبت دارید، به یک مشاور مستقل محرمانه مراجعه کنید. کار هیچکس جز تو نیست
ناشناس، انگلستان

نقل قول ها برای ساختار، وضوح و طول ویرایش شده اند.

دیدگاهتان را بنویسید