منبه نظر میرسد رسانهها در گزارشی از اردوگاههایی که در پردیسهای دانشگاهی در سرتاسر ایالات متحده ایجاد میشوند، یک تضاد اصطلاحی را فراخواندهاند و بر دو توصیف کننده متمرکز شدهاند: «طرفدار فلسطین» و «ضد اسرائیل». این برچسبها دیدگاه آمریکاییها را در مورد حمله اسرائیل به غزه که روز سهشنبه 200 ساله شد و پایانی در آن دیده نمیشود، سادهتر میکند. اما خطا از معنایی بدتر است.
نیویورک تایمز می نویسد: «دانشگاه ها با تظاهرات رو به رشد طرفدار فلسطین دست و پنجه نرم می کنند. وال استریت ژورنال گزارش داد: “کالج ها برای مهار اعتراضات طرفدار فلسطینی ها تلاش می کنند.” در مینیاپولیس، استار تریبون اخبار محلی دارد مبنی بر اینکه «پلیس دانشگاه مینه سوتا 9 نفر را پس از ایجاد کمپ حامی فلسطین در محوطه دانشگاه دستگیر کرد». برخی از نشریات که کمتر از نشان دادن تمایلات سیاسی خود خجالتی هستند، مسیر معکوس را دنبال می کنند. برای مثال، تیتری در روزنامه راستگرای نیویورک پست، ماهیت تحریکآمیز تاکتیکهای معترضان را مبالغه میکند: «معترضان ضد اسرائیلی پس از دستگیری 130 نفر در نیویورک، شرارههایی را به مقر پلیس نیویورک حمل میکنند». فیلم همراه با رنگ قرمز است. سیبیاس هر دو را انجام میدهد: «معترضان طرفدار فلسطین و اسرائیل در بیرون دانشگاه کلمبیا جمع میشوند».
بله، برای برخی عبارت “از رودخانه تا دریا” نشان دهنده تمایل به نابودی طرف مقابل است، خواه فلسطینی ها، یهودیان و یا دولت اسرائیل. صدای تظاهرکنندگان با پرچم های فلسطین شنیده می شود که برای تکرار جنایات 7 اکتبر شعار می دهند.
برای اکثر مردم، به ویژه یهودیان درگیر در جنبش برای پایان دادن به ویرانی غزه، این احساسات پیچیده است، حتی اگر موقعیت اخلاقی سازش ناپذیر باشد و خواسته ها ساده باشد: کمک مالی به نسل کشی را متوقف کنید، بگذارید غزه زنده بماند. راه هایی برای توصیف وضعیت انسان وجود دارد که این پیچیدگی ها را با دقت بیشتری منعکس می کند.
اول اینکه حمایت از آزادی فلسطین مترادف با حمایت از حماس نیست. احمد فواد الخطیب، بومی غزه و شهروند آمریکایی، در ماه مارس در فوروارد نوشت: «لغزش فعلی چپ به سمت عذرخواهی از حماس نه تنها نفرت انگیز است، بلکه با اهداف آزادی فلسطین همخوانی ندارد». اگر فعالان امروز واقعاً با وحشت حماس در 7 اکتبر روبرو می شدند و تاریخ حماس در فساد و استثمار مردم غزه را درک می کردند، می دیدند که حماس باید به طور کامل کنار گذاشته شود تا فعالیت های طرفدار فلسطین واقعاً پیشرفت کند. “
در حالی که به نظر می رسد یک اصطلاح به مردم و دیگری به دولت اشاره دارد، اصطلاحات طرفدار فلسطین و ضد (یا طرفدار) اسرائیل تمایز بین دولت ها و مردم را محو می کند. طرفداری از آزادی فلسطین لزوماً حمایت از ناسیونالیسم فلسطینی یا یک ملت برتری طلب عرب در آینده نیست. همانطور که توسط وکیل فمینیست Aya Gruber اشاره شده است ایکس: «در دوران ویتنام، معترضان «ضد جنگ» و «مسالمآمیز» بودند، نه معترضان «طرفدار ویتنام» و «ضدآمریکایی». او می افزاید که رسانه های “غیر مسئولانه” مقامات منتخب را “ضد فلسطینی” نمی نامند که به بمب هایی که ده ها هزار نفر را می کشند و خانه ها، بیمارستان ها و مدارس را ویران می کنند، رای می دهند.
مخالفت با سیاست اسرائیل نیز به معنای بی تفاوتی نسبت به ساکنان یهودی اسرائیل نیست. پیتر بینارت، روزنامهنگار (و یهودی جدی) که قبلاً یکی از نمایندگان برجسته صهیونیسم لیبرال بود، از آن زمان حمایت خود از یک دولت قومی یهودی در خاورمیانه را رد کرد و اکنون از یک دولت واحد، سکولار و چند ملیتی با حقوق برابر برای همه دفاع میکند. . بینارت که دائماً فاجعه غزه را پیشزمینه میکند، به ندرت به گروگانهایی که هنوز در دست حماس هستند اشاره نمیکند. با این حال، همانطور که اخیراً به هاروارد کریمسون گفته است، محکومیت او از اسرائیل «نشان دهنده عدم نگرانی برای رفاه یهودیان در اسرائیل و یهودیان در سراسر جهان نیست، بلکه واقعاً بهترین تلاش من برای اتخاذ مواضعی است که به اعتقاد من این کار را انجام خواهد داد. منجر به امنیت بیشتر برای ما شود.” او اغلب به دادههایی اشاره میکند که نشان میدهد تشدید خشونت اسرائیل علیه فلسطینیها با افزایش اقدامات یهودیستیزانه در سایر نقاط جهان مرتبط است.
چپ به طور فزاینده ای ضد صهیونیست است. نائومی کلاین، فعال سوسیالیست کانادایی و فعال عدالت اقلیمی، در یک «سدر خیابانی خارقالعاده» در بروکلین در شب دوم پساک، صهیونیسم را «بتی دروغین» خواند که عمیقترین داستانهای کتاب مقدس ما درباره عدالت و رهایی از بردگی – داستان خود پساچ – و آنها را به سلاح های وحشیانه دزدی زمین استعماری، نقشه راه برای پاکسازی قومی و نسل کشی تبدیل می کند.”
اما اگر صهیونیسم را به عنوان یک جنبش پناهگاه و نه نسل کشی می بینید، می توانید صهیونیست باشید و با خشونتی که مقامات اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی انجام می دهند مخالفت کنید. الکس لانگر نوشت: سازمان یهودی ضد اشغال و ضد جنگ IfNotNow متشکل از “صهیونیست ها، ضد صهیونیست ها، غیرصهیونیست ها، پسا صهیونیست ها و بسیاری از مردمی است که نمی دانند خود را چه بنامند.” عضو سازمان نیویورک گروه، در هاآرتص، در سال 2018. “صهیونیست های درون IfNotNow نشان داده اند که همه کسانی که به یک دولت-ملت یهودی در اسرائیل اعتقاد دارند، متعهد به سیستم خونریزی و ظلم بی پایان نیستند، که صهیونیست هایی وجود دارند که مایلند صدای خود را مطرح کنند. گاهی اوقات بدنشان در خط است.” خطی برای آزادی و کرامت برای همه.”
مسلماً مضرترین – و نادرست ترین توصیف از موضع سیاسی در مورد اسرائیل و فلسطین، آمیختگی «ضد اسرائیل» با یهودستیزی است. بدبینی مفید این مانور اکنون در جلسات استماع الیزا استفانیک، نماینده جمهوری خواه در نیویورک که هدفش ریشه کن کردن یهودی ستیزی نیست، بلکه تضعیف آزادی آکادمیک و اعتماد به روشنفکران به طور کلی مشهود است. یاکوف شاپیرو، خاخام ارتدوکس ضد صهیونیسم می گوید: «این دو گروه صهیونیسم و یهودیت را متحد می کنند. «صهیونیستهایی که میخواهند صهیونیسم را با معرفی آن به عنوان یهودیت مشروعیت بخشند. و یهودی ستیزانی که می خواهند یهودیت را با نام صهیونیسم جلوه دهند.’
اکثر شرکت کنندگان در جنبش پایان دادن به آپارتاید اسرائیل به این درک رسیده اند که صرف نظر از راه حل تک دولتی یا دو دولتی، امنیت یهودیان و فلسطینیان به یکدیگر وابسته است. این باعث می شود که ارائه نادرست از طیف باورها بیش از یک توهین باشد. اصطلاحات «طرفدار فلسطین» و «طرفدار اسرائیل» – و طرد ضمنی متقابل آنها – تضادهای ناسیونالیستی را بازتولید و تداوم می بخشد که به جنگ ابدی بین یهودیان و فلسطینی ها دامن می زند.
اگر پایان دادن به استفاده از آنها به طور جادویی به راه حلی منجر نشود، به ایجاد فضای لازم برای تصور آینده ای صلح آمیز برای فلسطینیان و یهودیان در خاورمیانه و دیاسپورا کمک خواهد کرد. در اصل اردوهای دانش آموزی تمرینی برای این آینده است. در MSNBC، اسرا هیرسی، دختر ایلهان عمر، نماینده مترقی دموکرات ایالات متحده، به یک مصاحبه کننده گفت که اردوگاه دانشگاه کلمبیا تهدیدی برای امنیت عمومی نیست، بلکه تجسمی “زیبا” از “همبستگی” است. قبل از اینکه پلیس اردوگاه را متلاشی کند و دانش آموزان از جمله هیرسی را دستگیر کند، اعضای همه ادیان با هم آواز نخواندند، دعا نکردند یا جشن شبات را جشن نگرفتند. در اولین شب عید فصح، دانشجویان در میان چادرهای دانشگاه ییل و دانشگاه میشیگان، سدرها را برپا کردند. تشریفات بیرونی نشان میداد که میتوان در این دانشگاهها یک یهودی باز و نترس بود.
در یک سدر خیابانی، من و دوستی به اطرافیان کوفیهای زیادی که در حال برگزاری مراسم بودند، نگاه کردیم و متوجه شدیم که یک روسری سیاه و سفید فلسطینی را میتوان به راحتی با یک شال نماز یهودی جایگزین کرد. دقایقی بعد، یک سخنران فلسطینی-آمریکایی که به تازگی از کرانه باختری بازگشته بود، خواستار آزادی همه «بین هر رودخانه و هر دریا» شد.