ایده بزرگ: اگر خواب تمام معنای خواب باشد چه؟ | عصب شناسی


Eدر نمایش، سطح موج‌دار مغز می‌درخشد و مادی می‌شود، که با شریان‌ها و رگ‌ها در هم آمیخته است. با یک کاوشگر قلم مانند به هر قسمتی از آن کوچکترین تکان الکتریسیته بدهید و نورون ها را در آن مکان فعال می کند. جراحان مغز و اعصاب از این روش در طی انواع خاصی از جراحی مغز برای یافتن منبع تشنج یا جلوگیری از آسیب به بافت حیاتی استفاده می کنند.

در حالی که این روش در حال انجام است، بیمار بیدار است، اما چیزی احساس نمی کند، زیرا هیچ به اصطلاح گیرنده درد یا حسگر درد در مغز وجود ندارد. از آنجایی که لایه نازک و بیرونی مسئول هوشیاری، زبان، ادراک، حافظه و تفکر است، حرکت کاوشگر از مکانی به مکان دیگر می تواند مقدار زیادی را آشکار کند. می تواند بوها، خاطرات دوران کودکی – حتی کابوس ها را تحریک کند. از کاوشگر برای لمس قسمت خاصی از مغز استفاده کنید: کابوس روشن است. کاوشگر را بردارید: کابوس خاموش است. بنابراین من دست اول شاهد بودم که رویاها در واقع بخشی از معماری عصبی هستند. آنها عمیقاً در بدن ما جا افتاده اند.

من همچنین متوجه قدرت یک رویا شدم که در مواجهه با ضربه های وحشتناک تداوم می یابد. من کودکانی را دیده ام که نیمی از مغزشان را به عنوان آخرین راه حل برای تشنج های شدید برداشته اند، هنوز هم گزارش می دهند که خواب می بینند. من متوجه شدم که تقریباً همه رویاهایی دارند، اگرچه ما اغلب آنها را به یاد نمی آوریم. و البته افرادی که نابینا به دنیا آمده اند خواب می بینند. آنها کمبود محتوای بصری را با تجربه صدا، لمس، طعم و بوی بیشتر نسبت به افراد بینا جبران می کنند.

تحقیقات اخیر نشان می دهد که رویاها نیز ممکن است نقش مهم تری در خواب ما نسبت به آنچه قبلا تصور می شد ایفا کنند. برای چندین دهه، دانشمندان علوم خواب تنها بر یک مرحله از خواب، به نام خواب REM یا مرحله سریع خواب، تمرکز داشتند. آنها به این نتیجه رسیدند که ما تقریباً دو ساعت در شبانه روز، کم و بیش، می خوابیم. اگر حساب کنید، این حدود یک دوازدهم از عمر ما به رویاپردازی است، یعنی یک ماه از هر سال. این به معنای تعهد بزرگ به رویاها است. اما به نظر می رسد که حتی این ممکن است یک دست کم گرفتن فاحش باشد. هنگامی که محققان آزمایشگاه خواب شرکت کنندگان در مطالعه را در زمان های مختلف بیدار می کنند – نه فقط در طول خواب REM – آنها متوجه می شوند که رویاها در هر مرحله ممکن است. این کاملاً ممکن است که ما تقریباً یک سوم از زندگی خود را در رویاها بگذرانیم.

رویاها محصول تغییرات عمیقی هستند که مغز به طور خودکار هر شب دستخوش آن می شود. شبکه اجرایی منطقی در مغز خاموش می شود و بخش های تخیلی، بصری و عاطفی شماره گیری می شود. در نتیجه، ذهن رویاپرداز به گونه ای آزاد می شود که در زندگی بیداری ما بی نظیر است. اگر بیدار بودیم، حتی اگر تلاش می کردیم، نمی توانستیم اینطور فکر کنیم.

مغزی که در خواب است آرام نیست، بلکه گلوکز را می سوزاند و با الکتریسیته می تپد تا رویاها را خلق کند. اما چرا این همه انرژی را صرف ایجاد تجربیات تخیلی و بسیار هیجانی شبانه برای یک مخاطب می کنیم – به خصوص وقتی که اغلب بیهوده به نظر می رسند؟ من مطمئن هستم که اگر رویاها ویژگی حیاتی ذهن ما نبود، منابع لازم را برای رویاپردازی خرج نمی‌کردیم و خود را در برابر شکارچیان آسیب‌پذیرتر می‌کردیم.

تعدادی نظریه وجود دارد که سعی در توضیح مزایای تکاملی رویا دارد. اینها شامل زیرک نگه داشتن ذهن در هنگام خواب، افزایش شهود، ارائه سناریوهای ظالمانه برای درک بهتر امور روزمره، کار به عنوان یک درمانگر شبانه، و تکرار تهدیدها برای آمادگی بهتر است. شواهدی برای دومی از یک مطالعه بدست می آید که نشان می دهد دانشجویان پزشکی احتمالی که در طول امتحان ورودی خود رویای اشتباه را در سر می پرورانند، روز بعد بهتر عمل می کنند.

من معتقدم که ممکن است در همه این نظریه ها حقیقتی وجود داشته باشد. همانطور که مغز ما در طی میلیون ها سال تکامل یافته است، منطقی به نظر می رسد که نقش رویاها نیز همراه با آنها گسترش یافته و تکامل یافته است. ما در تلاش نیستیم که یک منفعت تکاملی واحد برای بیداری اندیشه پیدا کنیم. چرا باید سعی کنیم هدف رویاها را محدود کنیم؟

در طول دوره آموزشی مدتی را در جراحی پیوند گذراندم. وقتی قلب و ریه ها، کلیه ها و کبد را وارد می کنیم، هرگز اعصاب را به هم وصل نمی کنیم. مثل من یک لحظه فکر کنید. متوجه شدم که حیاتی ترین اندام های ما شرکت کنندگان منفعل در بدن خواب هستند. این نشان می دهد که خواب نه برای بدن بلکه برای مغز مورد نیاز است. در واقع، مغز رویا از طریق نوعی فلج شیمیایی بدن را از کار می اندازد و خود را آزاد می کند تا به طور کامل رویا را بدون خطر آسیب بدنی ناشی از انجام آن تجربه کند.

از همه اینها چه نتیجه ای بگیریم؟ در واقع، رویاها نوعی لوازم جانبی نیستند، نوعی تزیین برای کار جدی خواب. نه، ما هستیم نیاز رویا دیدن وقتی کم خواب هستیم، اولین چیزی که به آن توجه می کنیم رویاهاست. همانطور که اغلب در طول تمرین انجام می دادم، یک شب کامل را بدون خواب بگذرانید، و خواب شب بعد به جای چرخه خواب 90 دقیقه ای عادی، به رویاهای واضح REM تبدیل می شود. و اگر به اندازه کافی بخوابید اما رویا ندیدید (که فقط به لطف مداخلات انجام شده در آزمایشگاه خواب امکان پذیر است) به محض اینکه دوباره به خواب می روید بلافاصله شروع به رویا دیدن می کنید.

حتی با کمبود کامل خواب، رویاهای واضح می توانند رخ دهند. برای افراد مبتلا به بی خوابی خانوادگی کشنده، یک اختلال ژنتیکی نادر و کشنده که خوابیدن را غیرممکن می کند، نیاز به قدری شدید است که رویاها از مرزهای عادی فراتر رفته و به زندگی بیداری فرار می کنند.

این روزها توجه زیادی به فواید خواب برای سلامت روحی و جسمی ما می شود. کاملا موجه است. اما با توجه به مزایای بالقوه بسیاری که رویاها برای زندگی بیداری ما دارند، شاید ما نیازی به خواب نداریم، بلکه به رویا نیاز داریم.

راهول جندل متخصص مغز و اعصاب و نویسنده است برای همین خواب می بینید (سنگ زاویه، سنگ گوشه).

خواندن اضافی

چرا می خوابیم: علم جدید خواب و رویا نوشته متیو واکر (پنگوئن، 10.99 پوند)

وقتی مغزها خواب می بینند: کاوش در علم و رمز و راز خواب اثر آنتونیو زادرا و رابرت استیک گلد (WW Norton، 13.99 پوند)

The Shapeless Unease: My Year in Search of Sleep اثر سامانتا هاروی (وینتیج، 9.99 پوند)

دیدگاهتان را بنویسید