تیموزیکال انفرادی او با یک صحنه جنسی آغاز می شود. زنی (آندره برنارد) توسط معشوقش به کمد فشار داده می شود. در مورد گوشت پررنگ، پوست بی عیب و نقص و عضلات انعطاف پذیر صحبت کنید. و بارها و بارها به این اوج شور در برابر کمد و به دنبال آن حمام برمی گردیم. اما یک داستان رابطه معمولی بین آنها وجود دارد که ما را از یک عاشقانه نوجوانی به یک سری شرکای مسخره، قرار آنلاین و یک دندانپزشک قابل اعتماد اما خسته کننده می برد. مردانی هستند که زن را از پاهایش جارو می کنند و برخی دیگر او را طرد می کنند. از لحاظ نظری می توان آن را نوعی جست و جوی جنسی نامید.
در عمل، تشخیص اینکه این نمایش شگفت انگیز چه می گوید دشوار است. اگر قصد غوطه ور شدن در رنج عشق مدرن از منظر زنانه باشد، به حالت کلیشه ای برمی گردد. همچنین توسط برنارد نوشته شده است، اوج های رمانتیک به قدری جذاب هستند که می توان آنها را از روی صفحات رمان Mills & Boon (سریال وابسته به عشق شهوانی) بازنویسی کرد، و بقیه مطالب تقریباً وجود ندارند.
برنارد به کارگردانی مایکل استراسن، نقش این بازیگر مبارز را بازی می کند. داستان او شامل 9 آهنگ است و به نظر می رسد که هدف تولید صدا و ظاهر موزیکال West End است. برنارد در حالی که می چرخد، می چرخد و لگد می زند، درباره عشق، رابطه جنسی، عاشقانه، میل و جدایی می خواند. اشعاری مانند “وقتی خدا به تو لیمو می دهد، به جین می رسی” وجود دارد که با اشتیاق عاشقانه آمیخته شده است. آنها به حرکات گروه کر میروند و رقص تند لوسی پانکهورست را روی صحنهای خالی بیش از حد در معرض دید قرار میدهند.
برنارد با صدایی عمیق و لهجه ای خشن نیمه کاکنی نقش مردانی را بازی می کند که راوی ناشناس او با او ملاقات می کند. نماینده او، چاملی، به عنوان یک کاریکاتور با پاهایش ظاهر می شود، سیگاری نامرئی در دستش. صحنههای نمایشی مختصری از بازیگری او وجود دارد که اغلب شامل لباسهای کوتاه و خلاقیتهای شلخته است، اما به این عناصر #MeToo اعتبار کافی داده نمیشود.
ما از رمانی به رمان دیگر می پریم، راوی در اسارت مردان، کری بردشاو را با القاب هایی مانند «آمریکایی قد بلند» و «عکاس بزرگ» صدا می کند. او می گوید: «من عاشقانه هستم. او قطعاً چنین است – زندگی خارج از مدار مردان به سختی لمس می شود، و چیزی درونی فراتر از شهوت عشق رمانتیک وجود دارد.
پرانتز در عنوان بالا “است” نمایشنامه ای را در مورد پیچیدگی های مدرن زندگی زنان نشان می دهد. یک ضمیر به طور گذرا، Chumley، به شوخی ذکر شده است. این شخصیت بیشتر قدیمی است: او دوست دارد که او را “بچه” خطاب کنند و در یک رستوران دسر سفارش می دهد تا نشانه ای از توانمندی او باشد. ممکن است ارائه صادقانه یک سفر عاشقانه باشد، اما به طرز ناامیدکنندهای احساس میشود که نشان داده نمیشود.