وزرای آلمان، برزیل، آفریقای جنوبی و اسپانیا: چرا به مالیات جهانی برای میلیاردرها نیاز داریم | Svenja Schulze، فرناندو حداد، Enoch Gadongwana، Charles Bodi و Maria Jesus Montero


Vوقتی هفته گذشته روسای بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول برای نشست‌های بهاری خود گرد هم آمدند، این موضوع در مورد سؤالات واقعاً بزرگی بود. جامعه بین المللی برای سرعت بخشیدن به کربن زدایی و مبارزه با تغییرات آب و هوایی چه کاری می تواند انجام دهد؟ چگونه کشورهایی که به شدت بدهکار هستند می توانند فضای مالی را برای سرمایه گذاری در کاهش فقر، خدمات اجتماعی و کالاهای عمومی جهانی حفظ کنند؟ جامعه بین المللی برای بازگشت به مسیر دستیابی به اهداف توسعه پایدار (SDGs) چه باید بکند؟ چگونه می توان بانک های توسعه چندجانبه را برای حمایت از این جاه طلبی ها تقویت کرد؟

یک مشکل وجود دارد که حل این مشکلات جهانی را بسیار دشوارتر می کند: نابرابری. در حالی که شکاف بین ثروتمندترین و فقیرترین کشورها اندکی کاهش یافته است، این شکاف به طرز نگران کننده ای گسترده است. علاوه بر این، در طول دو دهه گذشته شاهد افزایش قابل توجهی در نابرابری در اکثر کشورها بوده‌ایم و شکاف درآمدی بین 10 درصد بالا و 50 درصد پایین تقریباً دو برابر شده است. با نگاهی به آینده، روندهای فعلی اقتصاد جهانی تهدیدی جدی برای پیشرفت به سوی برابری بیشتر است.

ماهیت چند بعدی نابرابری غیرقابل انکار است. خدمات اولیه مانند بهداشت و آموزش برای همه به یک اندازه در دسترس نیست. اغلب این نابرابری فرصت ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. پیشینه اجتماعی، جنسیت، نژاد یا محل سکونت افراد از جمله عواملی هستند که در بازتولید نابرابری نقش دارند. علاوه بر این، نابرابری بالا به توسعه اقتصادی آسیب می زند، زیرا نوآوری را خفه می کند و مانع از دستیابی افراد به پتانسیل کامل خود می شود. دموکراسی را از بین می برد و انسجام اجتماعی را تضعیف می کند. و در جاهایی که انسجام اجتماعی ضعیف است، حمایت کمتری از اصلاحات ساختاری که در سال‌های آتی به اجرا خواهیم داشت، مانند تحول ضروری به اقتصاد خالص صفر، وجود دارد.

خوشبختانه، آگاهی روزافزونی در سراسر جهان از اهمیت نه تنها رشد، بلکه رشد پایدار و عادلانه وجود دارد. بهبود رفاه در حین مقابله با نابرابری در داخل و بین کشورها و نسل‌ها، از جمله نابرابری نژادی و جنسیتی ریشه‌دار، نباید در تضاد باشد. دستیابی به رشد واقعی پایدار در ایجاد تعادل در سه چالش اساسی است: اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی.

در این زمینه است که برزیل مبارزه با گرسنگی، فقر و نابرابری را در اولویت ریاست خود بر گروه 20 قرار داده است، اولویتی که سیاست توسعه آلمان نیز دنبال می کند و اسپانیا جاه طلبانه به آن پرداخته است. آفریقای جنوبی با هدایت دو سوم کل مخارج به خدمات اجتماعی و دستمزدهای حمایتی، و با تنظیم سیاست مالیاتی، به دنبال یک برنامه مالیاتی و مالی مترقی است که با نابرابری درآمد و ثروت مداوم کشور مقابله کند.

زمان آن فرا رسیده است که جامعه بین المللی به مبارزه با نابرابری و تامین مالی کالاهای عمومی جهانی جدی بپردازد. یکی از ابزارهای کلیدی دولت برای ترویج برابری، سیاست مالیاتی است. نه تنها می تواند فضای بودجه ای را که دولت ها باید در حفاظت اجتماعی، آموزش و حفاظت از آب و هوا سرمایه گذاری کنند، افزایش دهد. به شیوه ای مترقی طراحی شده است، همچنین تضمین می کند که هر کس در جامعه با توجه به توانایی پرداخت خود به خیر عمومی کمک می کند. سهم منصفانه باعث افزایش رفاه اجتماعی می شود.

با در نظر گرفتن این اهداف بود که برزیل برای اولین بار پیشنهادی را برای حداقل مالیات جهانی بر میلیاردرها به میز مذاکره اقتصادهای بزرگ جهان آورد. این یک ستون سوم ضروری است که مکمل مذاکرات مالیات بر اقتصاد دیجیتال و حداقل مالیات شرکتی 15 درصد برای شرکت های چند ملیتی است. گابریل زوکمن، اقتصاددان مشهور، چگونگی کارکرد آن را تشریح کرده است. در حال حاضر حدود 3000 میلیاردر در جهان وجود دارد. این مالیات می تواند به عنوان حداقل مالیات معادل 2 درصد از ثروت ابرثروتمندان طراحی شود. این برای میلیاردرهایی که قبلاً سهم منصفانه مالیات بر درآمد خود را پرداخت می کنند، اعمال نمی شود. با این حال، کسانی که موفق به اجتناب از پرداخت مالیات بر درآمد می شوند، ملزم به کمک بیشتر به منافع عمومی خواهند بود.

استدلال پشت چنین مالیاتی ساده است: ما باید عادلانه بودن سیستم های مالیاتی خود را بهبود بخشیم تا مشارکت ها با توانایی پرداخت مطابقت داشته باشد. خلأهای موجود در سیستم به این معنی است که افراد ثروتمند می توانند مالیات بر درآمد خود را به حداقل برسانند. میلیاردرهای جهان تنها تا 0.5 درصد از دارایی خود مالیات بر درآمد شخصی می پردازند. بسیار حیاتی است که سیستم های مالیاتی ما اطمینان حاصل کنند، درآمد کافی جمع آوری کنند و با همه شهروندان ما منصفانه رفتار کنند.

حداقل مالیات هماهنگ جهانی بر میلیاردرها گام مهمی در این مسیر خواهد بود. این امر باعث افزایش عدالت اجتماعی و اعتماد به اثربخشی بازتوزیع بودجه می شود. این امر باعث ایجاد درآمد بسیار مورد نیاز دولت ها برای سرمایه گذاری در کالاهای عمومی مانند بهداشت، آموزش، محیط زیست و زیرساخت ها می شود که به نفع همه از جمله کسانی که در راس هرم درآمد هستند، خواهد بود. تخمین زده می شود که چنین مالیاتی به طور بالقوه 250 میلیارد دلار از درآمد مالیاتی سالانه را در سراسر جهان باز می کند – تقریباً میزان خسارت اقتصادی ناشی از رویدادهای شدید آب و هوایی در سال گذشته.

البته، این استدلال که میلیاردرها می توانند به راحتی ثروت خود را به حوزه های قضایی کم مالیات منتقل کنند و در نتیجه از پرداخت مالیات اجتناب کنند، استدلال قوی است. و به همین دلیل است که چنین اصلاح مالیاتی در دستور کار G20 قرار دارد. همکاری های بین المللی و توافق های جهانی کلید اثربخشی چنین مالیاتی است. آنچه جامعه بین المللی توانست با حداقل مالیات جهانی برای شرکت های چند ملیتی انجام دهد، می تواند با میلیاردرها انجام دهد.

مقابله با نابرابری مستلزم تعهد سیاسی – تعهد به اهداف همکاری مالیاتی بین المللی فراگیر، عادلانه و موثر است. البته، این باید با رویکردهای بسیار گسترده‌تری همراه باشد که نه تنها نابرابری ثروت، بلکه نابرابری اجتماعی و کربن را نیز کاهش می‌دهد. چالش‌های پیش‌رو بسیار زیاد هستند، اما ما آماده‌ایم تا در اقدام چندجانبه هماهنگ برای رسیدگی به آنها شرکت کنیم.

  • اسونیا شولزه وزیر تعاون و توسعه اقتصادی آلمان است. فرناندو حداد وزیر دارایی برزیل است. انوک گادونگوانا وزیر دارایی است در آفریقای جنوبی؛ کارلوس بادی وزیر اقتصاد، تجارت و بازرگانی است و ماریا ژسوس مونترو وزیر دارایی در اسپانیا

دیدگاهتان را بنویسید