“طلسم مسیحایی”: چگونه نارندرا مودی یک شخصیت فرقه را از سن هشت سالگی خلق کرد | نارندرا مودی


با نزدیک شدن صدای زمزمه هلیکوپتر، صدای هلهله از جمعیت منتظر بلند شد. زمانی که نخست وزیر هند سرانجام روی صحنه رفت، با تعظیم عمیق، با لباسی بی عیب و نقص در جلیقه سفید و جلیقه هلویی و با ریشی مرتب، شعارها به اوج های کر کننده ای رسیده بود: «MODJI، MODI، MODI».

این صحنه‌ها در یک گردهمایی مبارزاتی در حومه شهر میروت اوتار پرادش در هفته‌های اخیر در سراسر کشور بازتاب یافته است، زیرا مودی و حزب او بهاراتیا جاناتا (BJP) به دنبال سومین دوره انتخابات هند هستند که از 19 آوریل آغاز می‌شود و ادامه دارد. شش هفته.

کارشناسان و نظرسنجی ها قویا پیش بینی کردند که مودی پس از شمارش نتایج انتخابات 4 ژوئن به قدرت باز خواهد گشت.

اینکه آیا BJP بتواند همان اکثریت قدرتمندی را که در سال 2019 کسب کرد، به دست آورد، نامشخص است یا خیر. اما در Meerut احترامی که بسیاری در هند برای نخست وزیر خود قائل هستند به نمایش گذاشته شد. برخی از او خواستند تا 50 سال آینده بر هند حکومت کند، برخی دیگر از او به عنوان شخصیتی تقریباً مقدس یاد کردند. بسیاری با صورت او ماسک زده بودند.

دوایپایان باتاچاریا، استاد علوم سیاسی در دانشگاه جواهر لعل نهرو دهلی، گفت: «او طلسم مسیحایی خاصی را بر رای دهندگان خود افکنده است. این ترکیبی از قدرت سیاسی و الوهیت درک شده در شخصیت او است که به BJP اجازه می دهد تا او را به عنوان فردی خارج از کانون توجه نشان دهد.

هندی ها شکی ندارند که 10 سال قدرت مودی در این کشور اثری پاک نشدنی بر جای گذاشته است. برای برخی، این یک داستان خوش بینانه در مورد اینکه چگونه هند در حال تبدیل شدن به سریع ترین اقتصاد در حال رشد در جهان است، توسط رهبران قدرتمند غربی و شرکت های چند ملیتی است. مدیریت موثر و پیشرفت های تکنولوژیکی که به نفع عموم بوده است. و کشوری که خود را از سیاست نخبگان و “زنجیره استعمارگران” رها می کند و در عین حال عظمت تمدنی تاریخی هندو خود را بازپس می گیرد.

اما برای دیگران، این داستان افول دموکراتیک و ظهور اقتدارگرایی است. سرمایه داری قبیله ای و شکاف فزاینده بین غنی و فقیر. فرسایش آزادی رسانه ها و استقلال دادگاه ها؛ حملات به سکولاریسم، نهادهای لیبرال و جامعه مدنی؛ علناً از اسلام هراسی و افزایش آزار و اذیت اقلیت ها، به ویژه 200 میلیون مسلمان هندی که توسط دولت حمایت می شود، حمایت می کند.

نارندرا مودی به اعضای RSS ملی گرای هندو در احمدآباد در سال 2006 سلام می کند. عکس: آمیت دیو/ رویترز

وضعیت مودی – چیزی که بسیاری آن را “فرقه شخصیت” می نامند – به طور تصاعدی به رشد خود ادامه داده است، در حالی که فضای نقد او، خواه در رسانه ها، تحقیقات دانشگاهی یا حتی برنامه های تلویزیونی تخیلی، همچنان به شدت کاهش می یابد. قابل ذکر است که او به مدت ده سال حتی یک کنفرانس مطبوعاتی انجام نداد. بهتاچاریا گفت: «مخالفت با مودی به عنوان مخالفت با خود کشور نشان داده می شود.

قدرت “برند مودی” به حدی است که BJP محکم در سایه رهبر قدرتمند خود قرار دارد. چهره و نام مودی تقریباً به هر طرح رفاهی دولتی چسبیده است و در هر پوستر دولتی و حتی در جیره غذایی مردم و گواهی‌های واکسیناسیون کووید قابل مشاهده است. نخست وزیر در سخنرانی هایش بیشتر خود را سوم شخص خطاب می کند و اغلب مردم را مخاطب قرار می دهد.راه هایی برایحدس زدنبود» [Modi’s family]. مانیفست انتخاباتی این حزب به سادگی «ضمانت های مودی» نامیده می شد.

یکی از مقامات BJP که به دلیل پیامدهای رسانه ای بحث نخست وزیری که نخواست نامش فاش شود، گفت: “مودی بسیار پر از خودش است.” آنها نخست وزیر را اینگونه توصیف کردند که تمایل دارد به سؤالات با “داستان های طولانی و خودمهم” پاسخ دهد.

آنها افزودند: «اما نفس مودی چیزی است که او را قادر می‌سازد تا این چشم‌انداز بزرگ از آنچه هند خواهد شد، داشته باشد. او در مورد ایجاد پایه های کشور برای 1000 سال آینده صحبت می کند.


نارندرا دامودارداس مودی در سال 1950 در شهر کوچکی در شمال گجرات به عنوان سومین فرزند از شش فرزند یک خانواده فقیر و طبقه پایین به دنیا آمد. وقتی بزرگ شدند، خانه آنها برق نداشت و پدرش نفت درست می کرد و یک مغازه چای فروشی کوچک در نزدیکی ایستگاه راه آهن محلی اداره می کرد.

نارندرا مودی، دبیر کل وقت BJP و آناندیبن پاتل، رئیس سابق سلول زنان، به مناسبت موفقیت اکتا یاترا در ژانویه 1992 در ایستگاه راه آهن احمدآباد ملاقات کردند. عکس: Dipam Bhachech/Getty Images

تربیت متواضعانه او به عنوان فرزند الف چای اللهاو که در کودکی در غرفه پدرش کمک می کرد، به بخشی مقدس از روایت پوپولیستی مودی تبدیل شده است و به او کمک می کند تا او را فساد ناپذیر جلوه دهد – برخلاف خانواده های نخبه و خاندانی که دهه ها بر سیاست هند تسلط داشته اند – و همچنین به او جذابیتی در میان می دهد. کاست های فقیرتر جوامع مردمی که قبلاً هرگز به BJP رای نداده بودند.

به گفته نیلانجان موخوپادهای، زندگی‌نامه‌نویس مودی، مودی حتی در کودکی ویژگی‌هایی از خود نشان می‌دهد که بعداً حرفه سیاسی او را مشخص می‌کند. مخپادحیایی با یادآوری گفتگو با یکی از معلمان مودی از دوران مدرسه اش گفت: «مودی در مدرسه به تئاتر علاقه زیادی داشت، اما فقط نقش های اصلی را بازی می کرد. اگر نقش اول را نداشت در آن نمایش حضور نداشت. این یک نگاه اجمالی است از اینکه چگونه او همیشه خود را در مرکز جهان خود قرار می دهد.”

در سن هشت سالگی، مودی برای اولین بار وارد دفتر Rashtriya Swayamsevak Sangh (RSS)، سازمان شبه نظامی راستگرای هندو شد که برای نزدیک به یک قرن تلاش کرده است تا هند را به سمت تبدیل شدن به یک کشور هندو سوق دهد. علاقه او به RSS به عنوان نوعی سرگرمی فوق برنامه در روستای آرامش آغاز شد، اما به زودی نقشی فعال به عنوان یک داوطلب، شرکت در رویدادها و برنامه های اطلاع رسانی محلی برای ترویج هویت هندو آغاز کرد.

یک زن در 16 آوریل پیش از انتخابات ملی هند در منطقه دانته‌وادا چاتیسگر از کنار پوستر نارندرا مودی می‌گذرد. عکس: ادریس محمد/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایماژ

تا امروز، بیش از شش دهه بعد، ایدئولوژی RSS پایه و اساس باورهای سیاسی مودی و برنامه او به عنوان نخست وزیر باقی مانده است. در طول دو دوره نخست وزیری او، ناسیونالیسم هندو ستیزه جو به ایدئولوژی سیاسی غالب در هند تبدیل شد، در حالی که سیاست های اصلی RSS اجرا می شد و چهره های RSS اکنون تقریباً در تمام نهادهای اصلی حضور دارند.

پس از فارغ التحصیلی، مودی تصمیم گرفت خود را به طور کامل به سرباز پیاده RSS معروف به a پراچاراک، به این معنی که او باید به طور کامل از سازمان تبعیت می کرد، از جمله تعهد به مجرد ماندن و عدم ازدواج.

اما او رازی داشت که سال ها آن را حفظ کرد: وقتی 13 ساله بود والدینش با یک دختر محلی ازدواج کردند. مودی پس از خروج از خانه در 17 سالگی، ظاهراً هرگز با همسرش نقل مکان نکرد و وجود او را فاش نکرد. یکی از روزنامه‌نگاران هندی که بعداً زمانی که مودی به عنوان وزیر ارشد گجرات انتخاب شد، او را ردیابی کرد، متوجه شد که او در فقر زندگی می‌کند، بدون تماس یا حمایت او.


در سال 1987، RSS مودی را که به عنوان یک سازمان دهنده پویا و مؤثر شهرت داشت، به حزب تازه تأسیس BJP منصوب کرد، حزبی که از تمایل سازمان برای پیشبرد برنامه خود از طریق سیاست به وجود آمد. در سال 2001، موقعیت و جاه طلبی مودی به حدی افزایش یافت که وقتی BJP در انتخابات ایالتی گجرات پیروز شد، او به عنوان وزیر ارشد منصوب شد، اولین نماینده RSS که چنین مقام سیاسی بالایی داشت.

تقریباً بلافاصله پس از اینکه او به سمت وزیر ارشد شد، وقایعی در گجرات رخ داد که برای همیشه شهرت او را لکه دار کرد. در فوریه 2002، واگن های قطار حامل زائران هندو در پی درگیری به آتش کشیده شد و 59 نفر کشته شدند. مسلمانان مقصر شناخته شدند و روز بعد یک حمله هماهنگ از سوی گروه های راستگرای هندو به مناطق مسلمان نشین آغاز شد، جایی که صدها نفر شکنجه شدند، کشته شدند، زنده زنده سوزانده شدند و مورد تجاوز گروهی قرار گرفتند، در حالی که پلیس متهم به ایستادن بود. بیش از 1000 نفر جان باختند که حدود 800 نفر از آنها مسلمان بودند.

یک فعال هندی باجرانگ دال، مسلح به چوب آهنی، در جریان خشونت های اوباش و غارت مغازه ها و خانه ها در منطقه سهاپور احمدآباد در سال 2002، شعارهای ضد اسلامی سر می دهد. عکس: سباستین دسوزا/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایماژ
یک پلیس هندی پس از شورش در گجرات، در حال گشت زنی در واگن سوخته و وسایل فعالان هندو در ایستگاه راه آهن گودرا است. عکس: سباستین دسوزا/ خبرگزاری فرانسه/ گتی ایماژ

مودی متهم به تحریک خشونت موسوم به شورش‌های گجرات است و به پلیس دستور نداده است که قتل عام‌های ضد مسلمانان را متوقف کند. او هرگز بابت این شورش ها عذرخواهی نکرده است، و همدستی ادعایی او منجر به ممنوعیت ورود او به آمریکا برای نزدیک به یک دهه شد.

با این حال، مودی به جای پایان دادن به فعالیت سیاسی خود، برای 12 سال آینده نخست وزیر باقی ماند. بسیاری از کارهایی که او در گجرات به اجرا درآورد، به ویژه تمرکز بر زیرساخت ها و روابط نزدیک با برخی از تجار بزرگ – که منجر به اتهامات اولیه “سرمایه داری دوستانه” شد – پس از انتخاب او به عنوان نخست وزیر در سال 2014، در سطح ملی تکرار شد. .

به گفته کریستوف جافرلوت، استاد سیاست و جامعه شناسی هند در کینگز کالج لندن که دو کتاب در مورد مودی نوشته است، “ایجاد کیش شخصیتی عمدی و دقیق” در اطراف مودی نیز در گجرات آغاز شد، اما زمانی به اوج جدیدی رسید. او نخست وزیر شد و تمرکز بی سابقه ای از قدرت را زیر دست خود آغاز کرد.

جافرلوت گفت: «مودی از ابتدا همواره از ترس به عنوان ابزاری برای ایجاد وحشت و ارعاب مخالفانش استفاده کرده است. «تسخیر و استفاده از رسانه ها نیز برای ایجاد این فرقه مودی حیاتی است. فقط ببینید او در 10 سال گذشته چگونه تمام رسانه های مستقل و منتقد را در هم کوبیده است. وقتی رسانه‌ها شما را چنین نشان می‌دهند، بسیار ساده‌تر به نظر می‌رسد که همه چیز قدرتمند به نظر برسید.»

حتی اعضای BJP اعتراف کرده اند که این حزب اکنون تا حد زیادی به یک نمایش مودی تبدیل شده است. سواپان داسگوپتا، یکی از اعضای شورای اجرایی BJP و یک نماینده سابق پارلمان از این حزب، گفت: “شکی نیست که او به تنهایی جبهه را اداره کرد و این به ایجاد این جایگاه فرقه، این هاله در اطراف او کمک کرد.”

نارندرا مودی، در مرکز، با کلاه زعفرانی، و یوگی آدیتیانات، وزیر ارشد اوتار پرادش در یک رویداد مبارزاتی در غازی آباد عکس: Manish Swarup/AP

داسگوپتا مودی را به خاطر ایجاد “تحول” در 10 سال گذشته اعتبار می دهد. داسگوپتا گفت: “او به هند اعتماد به نفس زیادی داده است، اگر بخواهید، جشنی برای هندی بودن است.” «همچنین در گذشته همیشه از ایده هندو بودن بیزاری می کردند. این زشتی اکنون جای خود را به غرور داده است.’

بسیاری از ویژگی‌های مودی – از سبک سخنرانی‌اش در جمع نمایشی گرفته تا علاقه‌اش به لباس‌های تند – در طول دهه‌های زندگی سیاسی او بدون تغییر باقی مانده‌اند. با این حال، تحلیلگران می گویند که مودی تلاش های فزاینده ای برای معرفی خود نه تنها به عنوان یک رهبر سیاسی بلکه یک رهبر مذهبی انجام می دهد. در رویدادهایی مانند تقدیس معبد رام در شهر مقدس آیودیا در ماه ژانویه، که مدتها هدف اصلی RSS بود، مودی در مرکز صحنه قرار گرفت و خود را به عنوان “کاهن اعظم هندوئیسم” معرفی کرد، همانطور که موخوپادحیای آن را توصیف کرد.

موخوپادهایای افزود: «در پایان روز، او به دنبال تضمین ماندگاری خود در تاریخ هند است. مودی می خواهد محبوب ترین و مهم ترین رهبر هند مدرن شود – حتی بزرگتر از گاندی.

دیدگاهتان را بنویسید